1. چرا سیستم های اطلاعاتی؟

1.1 ظهور اقتصاد جهانی (Emergence of Global Economy)

رشد فزاینده اقتصاد کشور آمریکا و سایر اقتصادهای صنعتی در اروپا و آسیا وابسته به واردات و صادرات می باشد. بازرگانی خارجی، شامل واردات و صادات، 25% از کالاها و خدمات آمریکا را تشکیل می دهد. امروزه شرکت های بزرگ کارکردهای اصلی کسب وکار خود مانند طراحی و تولید خود را به کشورهای دیگری منتقل می کنند که بلحاظ هزینه اثربخش تر هستند. امروزه و همچنین در آینده، موفقیت سازمان ها بستگی به توانایی آنان در فعالیت جهانی دارد.

امروزه سیستم های اطلاعاتی (IS)Information Systems قدرت تحلیل و ارتباط را ارائه می دهند و سازمان ها در بازرگانی و مدیریت کسب و کار خود در مقیاس جهانی به آن نیاز دارند. کنترل نمودن سازمان ها با گستره جهانی که شامل ارتباط با عرضه کنندگان و توزیع کنندگان که در 24 ساعت شبانه روز در نقاط مختلف جهان فعالیت می کنند، مدیریت تیم های کاری جهانی، و خدمات رسانی به نیازمندی های محلی و جهانی، چالش اساسی کسب وکاری است که نیازمند پاسخگویی سیستم های اطلاعاتی قوی به آنها است.

1.2 تغییر شکل اقتصادهای صنعتی (Transformation of Industrial Economies)

کشورهای آمریکا، ژاپن، آلمان و سایر قدرت های صنعتی درحال تغییر شکل از اقتصادهای صنعتی بسمت اقتصادهای مبتنی بر اطلاعات و دانش درحرکت هستند و تولید نیز بسمت کشورهای با دستمزد پایین سوق داده شده است. در اقتصادهای مبتنی بر اطلاعات و دانش، دانش واطلاعات عوامل کلیدی در تولید ثروت هستند.

از ابتدای قرن بیستم، کشور آمریکا کاهشی ثابت را در تعداد کارکنان مزارع و کارکنان یقه آبی که در کارخانجات فعالیت می کردند، داشته است (از سال 1900 میلادی، تعداد آنان از 40% به 20% کاهش داشته است). در همین زمان افزایش را در تعداد کارکنان یقه سفید که با استفاده از اطلاعات و دانش، ارزش اقتصادی ایجاد می نمایند، داشته است (از سال 1900 میلادی تعداد آنان از 15% به 70% افزایش داشته است).

1.3 تغییر شکل ساختار کسب و کاری سازمان (Transformation of Business Organizations)

در سازمانهای با ساختار کسب و کار سنتی، سلسله مراتب، تمرکز گرایی، ترتیبات ساختاری متخصصین که وابسته به مجموعه ای از رویه های عملیاتی استاندارد برای ارائه کالاها و یا خدمات انبوه بودند، وجود داشت.

گروه های مدیریتی سنتی بر برنامه ریزی های رسمی، تقسیم بندی مشخص نیروی کار و قوانین رسمی تمرکز داشتند. این در حالیست که مدیریت جدید تمرکز بر تعهدات و شبکه های غیر رسمی برای دستیابی به اهداف، ترتیبات انعطاف پذیر تیم ها و افراد بصورت نیرو های کاری،

و فعالیت مبتنی بر مشتری برای ایجاد هماهنگی میان کارکنان تکیه دارند. مدیران جدید گرایش به دانش، یادگیری، و اجازه تصمیم گیری کارکنان سازمان برای اطمینان از انجام عملیات صحیح سازمان گرایش دارند. فناوری اطلاعات این سبک از مدیریت نوین را امکانپذیر ساخت.

 1.4 ظهور سازمان دیجیتال (Emergence of Digital Firm)

یک سازمان دیجیتال را می توان از ابعاد مختلفی تعریف نمود. یک سازمان دیجیتال سازمانی است که تمامی ارتباط های اصلی کسب و کار سازمان با مشتریان، عرضه کنندگان، و کارمندان بصورت دیجیتال صورت می گیرد. فرایندهای اصلی کسب و کار بوسیله شبکه های دیجیتالی انجام می گیرد که در سراسر سازمان گسترده شده و یا چندین سازمان را بیکدیگر مرتبط می نماید.

چهار سیستم اصلی وجود دارند که سازمان دیجیتال را تعریف می کنند: سیستم های مدیریت عرضه تامین وظیفه خودکار نمودن ارتباط بین عرضه کنندگان و سازمان را بمنظور بهینه نمودن برنامه ریزی، منبع دهی، تولید و ارائه محصولات و خدمات را بهعده دارند. سیستم های مدیریت ارتباط مشتری وظیفه نگهداری و توسعه ارتباط سازمان با مشتریان را بهعده دارند. سیستم های سازمانی سیستم اطلاعاتی با گستره سازمانی را بمنظور هماهنگی فرایندهای داخلی سازمان، یکپارچه سازی داده از تولید و توزیع، فروش، مالی، و منابع انسانی را یکپارچه می سازند. در نهایت سیستم های مدیریت دانش تخصص و دانش سازمانی را ایجاد، جمع آوری، ذخیره و توزیع می نمایند.