ای غایت آرزوی عارفان ! ای فریادرس کمک خواهان و ای محبوب دل های صادقان ! [امام علی علیه السلام ـ در دعایش ـ]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :139
بازدید دیروز :114
کل بازدید :103124
تعداد کل یاداشته ها : 526
04/4/20
11:31 ع

استفاده از عابر بانک با این که موجب سهولت و تسریع در امور بانکی می‌شود اما به دلیل ناشناخته بودن برای برخی از افراد زمینه برای سوءاستفاده از این بانک کوچک فراهم است که با درنظر گرفتن چند راهکار ساده می‌توان مانع از این سرقت شد.

معاونت مبارزه با سرقت پلیس آگاهی ناجا در گزارشی در راستای استفاده ایمن از عابربانک به هموطنان توصیه کرد که در حفظ و نگهداری کارت‌های اعتباری دقت لازم را به عمل آورید.

- از نگهداری رمز عبور در کنار کارت خودداری کنید.

- کارت و رمز عبور خود را برای دریافت پول در اختیار افراد ناشناس قرار ندهید.

- در هنگام برداشت وجه مواظب باشید فردی رمز شما را نبیند.

- برگ رسیدی که از دستگاه خودپرداز دریافت می‌کنید را در همان محل رها نکنید و در صورت عدم نیاز آن را معدوم کنید.

- موجودی حساب‌های بانکی مخصوصا حساب‌های عابربانک را در فاصله‌های زمانی مناسب چک کنید.

- از ارائه اطلاعات مالی و بانکی خود از قبیل شماره حساب، شماره کارت‌های اعتباری و اعلام رمز آنها و ... به سایت‌های متفرقه و مشکوک خودداری کنید و از عملکرد اینترنتی و قانونی بانک‌ها و سایر مراکز دولتی و رسمی اطمینان حاصل کنید.

- هر چند وقت یکبار نسبت به تغییر کلمه عبور کارت‌های عابربانک اقدام کنید.

- از کارت بانکی خود کاملا حفاظت کرده و اگر آن را لازم ندارید حتما با اطلاع بانک آن را باطل کرده و آن را رها نکنید و اگر رها کردید رمز آن را به هیچ صورت فاش نکنید. مسئولیت هر نوع استفاده خلاف از کارت بانکی به عهده فردی است که کارت به نامش صادر شده است.

- در فروشگاه‌هایی که امکان خرید با استفاده از کارت خودپرداز وجود دارد از دادن رمز کارت به فروشنده خودداری کنید.


  
  

کارت اعتباری (به انگلیسیcredit card)‏ ابزاری از سامانه پرداخت است که برای اشخاص صادر می‌شود. این کارت به دارنده آن این امکان را می‌دهد که بر پایه نوع قرارداد، از خدمات و کالاهایی برخوردار شود.[1] یکحد اعتبار (line of credit) به کاربر اختصاص داده می‌شود که می‌تواند از آن پولی را برای پرداخت قرض بگیرد.

کارتهای اعتباری توسط سیستم های مختلف الکترونیک مدیریت و پردازش می شوند. آنها به طور کلی عبارتند از: کارتهای دارای حافظه و پرداشگر(کارت هوشمند)، کارتهای پردازش همزمان(آنلاین) که عمدتاً بصورت کارتهای معناطیسی تهیه و عرضه می شوند و کارتهای بدون تماس (RF ID). البته ممکن است انواع مختلف دیگری از کارتهای شناسایی(ID Card) نیز برای کارتهای اعتباری استفاده شوند ولی این سه نوع بیشترین استفاده را دارند. بیشتر در اروپا از کارتهای هوشمند و در امریکا از کارتهای مغناطیسی برای این نوع کارتها استفاده میشود.

منشاء ایجاد اعتبار می تواند شرکتها، ارگانها، بانکها و یا موسسات مالی/اعتباری باشند ولی مدیریت آن معمولاً توسط سیستم های پرداخت الکترونیک اجرا میگردد. در بسیاری از نقاط جهان شرکتهایی مانند ویزا و مستر کارت، مدیریت چنین اعتباراتی را انجام میدهند که البته در خیلی از موارد منشاء ایجاد اعتبارشان، خودشان نیستند.

معمولاً اعتباری که به شخص داده میشود وابستگی زیادی به درآمد و توان بازپرداخت وی دارد. او می تواند از محل اعتبار خود، کالاهای مورد نظرش را خریداری کرده و در موقع سر رسید آن را یکجا پرداخت کنند و یا به صورت اقساط آن را باز پرداخت نماید. تقریباً در اکثر نقاط جهان، افراد اعتبار سنجی شده و با مشخص شدن اعتبار هر شخص، کارت اعتباریش دارای اعتبار معینی خواهد بود که کمترین ریسک عدم بازپرداخت را دارد. همچنین تضامین بسیار خوبی برای بازپرداخت این اعتبارات در اختبار ایجاد کنندگان اعتبار قرار دارد که ریسک آن را به حداقل میرساند ولی بد نیست بدانیم در برخی موارد اعتبارات شامل عدم بازپرداخت خواهند بود که معمولاً اعتبار دهندگان این ریسک را هم میدانند.

کارتهای اعتباری به دلیل ماهیت آنها، دارای طرفداران خاص خود است، در خیلی از کشورها از جمله امریکا کمتر کسی است که دارای کارت اعتباری نباشد. در نظر بگیرید اگر کسی از ابتدای سن قانونی اش دارای کارت اعتباری با میزان کنترل شده باشد، حتی میتوان اعتبار وی را به مرور به روز کرد و سابقه وی را نگهداشت و بدین ترتیب افراد نمیتوانند سابقه خود را خراب کنند! چون سخت قادر به اصلاح عملکرد خود خواهند بود. در کشورهای پیشرفته دنیا، مصرف کنندگان کارت اعتباری چنین حساسیتی را به خوبی درک کرده اند و به راحتی اعتبار خودشان را خراب نمکنند. چون این سیستمها عمدتاً به هم متصل هستند، اگر فردی از یکی از این سیستمها استفاده کرده باشد، در تمامی نقاط دنیا میتوان اعتبار فرد را سنجید.

در ایران متاسفانه کارت اعتباری تا کنون به درستی اجرا نشده است. اولاً اعتبار افراد به میزان سپرده هایی که نزد بانکها دارند سنجیده میشود که این سنجش درستی نبوده و در واقع بانکها هیچ ریسکی را در این زمینه قبول نمی کنند، دوماً اعتبار ایجاد شده نزد بانکها در واقع حسابهای پر از پولی است که کارت قابلیت استفاده از آن را دارد و اعتبار نیست! بد نیست بدانیم که در تمامی دنیا در سیستمهای این چنینی، صرف ایجاد اعتبار فردی را بدهکار نمیکند، بلکه استفاده از اعتبار وی را بدهکار میکند ولی در سیستمهای بانکهای ایرانی، وقتی به شما اعتبار داده میشود در واقع به همان میزان به حساب مرتبط با کارت اعتباری شما، پول واریز میگردد! بدون اینکه شما هنوز از اعتبارتان استفاده کرده باشید! و این خلاف عملکرد سیستمهای اعتباری است و به نوعی به دلیل ضعف سیستمهای پرداخت الکترونیک بانکهای ایرانی است. البته در سالهای اخیر سعی کرده اند که این ضعف را برطرف سازند.


 


  
  

هوش مصنوعی، دانش ساختن ماشین‌‌ ها یا برنامه‌های هوشمند است. »   همانگونه که از تعریف فوق-که توسط یکی از بنیانگذاران هوش مصنوعی ارائه شده است- برمی‌آید،حداقل به دو سؤال باید پاسخ داد:
1ـ هوشمندی چیست؟
2ـ برنامه‌های هوشمند، چه نوعی از برنامه‌ها هستند؟تعریف دیگری که از هوش مصنوعی می‌توان ارائه داد به قرار زیر است:
   « هوش مصنوعی، شاخه‌ایست از علم کامپیوتر که ملزومات محاسباتی اعمالی همچون ادراک (Perception)، استدلال(reasoning) و یادگیری(learning) را بررسی کرده و سیستمی جهت انجام چنین اعمالی ارائه می‌دهد.»و در نهایت تعریف سوم هوش مصنوعی از قرار زیر است:
   «هوش مصنوعی، مطالعه روش‌هایی است برای تبدیل کامپیوتر به ماشینی که بتواند اعمال انجام شده توسط انسان را انجام دهد.»   به این ترتیب می‌توان دید که دو تعریف آخر کاملاً دو چیز را در تعریف نخست واضح کرده‌اند.
1ـ منظور از موجود یا ماشین هوشمند چیزی است شبیه انسان.
2ـ ابزار یا ماشینی که قرار است محمل هوشمندی باشد یا به انسان شبیه شود، کامپیوتر است.   هر دوی این نکات کماکان مبهم و قابل پرسشند. آیا تنها این نکته که هوشمندترین موجودی که می‌شناسیم، انسان است کافی است تا هوشمندی را به تمامی اعمال انسان نسبت دهیم؟ حداقل این نکته کاملاً واضح است که بعضی جنبه‌های ادراک انسان همچون دیدن و شنیدن کاملاً ضعیف‌تر از موجودات دیگر است.   علاوه بر این، کامپیوترهای امروزی با روش‌هایی کاملاً مکانیکی(منطقی) توانسته‌اند در برخی جنبه‌های استدلال، فراتر از توانایی‌های انسان عمل کنند.   بدین ترتیب، آیا می‌توان در همین نقطه ادعا کرد که هوش مصنوعی تنها نوعی دغدغه علمی یا کنجکاوی دانشمندانه است و قابلیت تعمق مهندسی ندارد؟(زیرا اگر مهندسی، یافتن روش‌های بهینه انجام امور باشد، به هیچ رو مشخص نیست که انسان اعمال خویش را به گونه‌ای بهینه انجام می‌دهد). به این نکته نیز باز خواهیم گشت.   اما همین سؤال را می‌توان از سویی دیگر نیز مطرح ساخت، چگونه می‌توان یقین حاصل کرد که کامپیوترهای امروزین،

بهترین ابزارهای پیاده‌سازی هوشمندی هستند؟

   رؤیای طراحان اولیه کامپیوتر از بابیج تا تورینگ، ساختن ماشینی بود که قادر به حل تمامی  مسائل باشد، البته ماشینی که در نهایت ساخته شد(کامپیوتر) به جز دسته ای خاص از مسائلقادر به حل تمامی مسائل بود. اما نکته در اینجاست که این «تمامی مسائل» چیست؟ طبیعتاً چون طراحان اولیه کامپیوتر، منطق‌دانان و ریاضیدانان بودند، منظورشان تمامی مسائل منطقی یا محاسباتی بود. بدین ترتیب عجیب نیست، هنگامی که فون‌نیومان سازنده اولین کامپیوتر، در حال طراحی این ماشین بود، کماکان اعتقاد داشت برای داشتن هوشمندی شبیه به انسان، کلید اصلی، منطق(از نوع به کار رفته در کامپیوتر) نیست، بلکه احتمالاً چیزی خواهد بود شبیه ترمودینامیک!

       به هرحال، کامپیوتر تا به حال به چنان درجه‌ای از پیشرفت رسیده و چنان سرمایه‌گذاری عظیمی برروی این ماشین انجام شده است که به فرض این که بهترین انتخاب نباشد هم، حداقل سهل‌الوصول‌ترین و ارزان‌ترین و عمومی‌ترین انتخاب برای پیاده‌سازی هوشمندیست.

   بنابراین ظاهراً به نظر می‌رسد به جای سرمایه‌گذاری برای ساخت ماشین‌های دیگر هوشمند، می‌توان از کامپیوترهای موجود برای پیاده‌سازی برنامه‌های هوشمند استفاده کرد و اگر چنین شود، باید گفت که طبیعت هوشمندی ایجاد شده حداقل از لحاظ پیاده‌سازی، کاملاً با طبیعت هوشمندی انسانی متناسب خواهد بود، زیرا هوشمندی انسانی، نوعی هوشمندی بیولوژیک است که با استفاده از مکانیسم‌های طبیعی ایجاد شده، و نه استفاده از عناصر و مدارهای منطقی.   در برابر تمامی استدلالات فوق می توان این نکته را مورد تاُمل و پرسش قرار داد که هوشمندی طبیعی تا بدان جایی که ما سراغ داریم، تنها برمحمل طبیعی و با استفاده از روش های طبیعت ایجاد شده است. طرفداران این دیدگاه تا بدانجا پیش رفته‌اند که حتی ماده ایجاد کننده هوشمندی را مورد پرسش قرار داده اند، کامپیوتر از سیلیکون استفاده می کند، در حالی که طبیعت همه جا از کربن سود برده است.   مهم تر از همه، این نکته است که در کامپیوتر، یک واحد کاملاً پیچیده مسئولیت انجام کلیه اعمال هوشمندانه را بعهده دارد، در حالی که طبیعت در سمت و سویی کاملاً مخالف حرکت کرده است. تعداد بسیار زیادی از واحدهای کاملاً ساده (بعنوان مثال از نورون‌های شبکه عصبی) با عملکرد همزمان خود (موازی) رفتار هوشمند را سبب می شوند. بنابراین تقابل هوشمندی مصنوعی و هوشمندی طبیعی حداقل در حال حاضر تقابل پیچیدگی فوق العاده و سادگی فوق العاده است. این مساُله هم اکنون کاملاً به صورت یک جنجال(debate) علمی در جریان است.

   در هر حال حتی اگر بپذیریم که کامپیوتر در نهایت ماشین هوشمند مورد نظر ما نیست، مجبوریم برای شبیه‌سازی هر روش یا ماشین دیگری از آن سود بجوییم.

تاریخ هوش مصنوعی

   هوش مصنوعی به خودی خود علمی است کاملاً جوان. در واقع بسیاری شروع هوش مصنوعی را 1950 می‌ دانند زمانی که آلن تورینگ مقاله دوران‌ساز خود را در باب چگونگی ساخت ماشین هوشمند نوشت (آنچه بعدها به تست تورینگ مشهور شد) تورینگ درآن مقاله یک روش را برای تشخیص هوشمندی پیشنهاد می‌کرد. این روش بیشتر به یک بازی شبیه بود.

  فرض کنید شما در یک سمت یک دیوار (پرده یا هر مانع دیگر) هستید و به صورت تله تایپ باآن سوی دیوار ارتباط دارید و  شخصی از آن سوی دیوار از این طریق با شما در تماس است. طبیعتاً یک مکالمه بین شما و شخص آن سوی دیوار می‌تواند صورت پذیرد. حال اگر پس از پایان این مکالمه، به شما گفته شود که آن سوی دیوار نه یک شخص بلکه (شما کاملاً از هویت شخص آن سوی دیوار بی‌خبرید) یک ماشین بوده که پاسخ شما را می‌داده، آن ماشین یک ماشین هوشمند خواهد بود، در غیر این صورت(یعنی در صورتی که شما در وسط مکالمه به مصنوعی بودن پاسخ پی ببرید) ماشین آن سوی دیوار هوشمند نیست و موفق به گذراندن تست تورینگ نشده است.   باید دقت کرد که تورینگ به دو دلیل کاملاً مهم این نوع از ارتباط(ارتباط متنی به جای صوت) را انتخاب کرد. اول این که موضوع ادراکی صوت را کاملاً از صورت مساُله حذف کند و این تست هوشمندی را درگیر مباحث مربوط به دریافت و پردازش صوت نکند و دوم این که بر جهت دیگری هوش مصنوعی به سمت نوعی از پردازش زبان طبیعی تاکید کند.

   در هر حال هر چند تاکنون تلاش‌های متعددی در جهت پیاده سازی تست تورینگ صورت گرفته مانند برنامه Eliza و یا AIML   (زبانی برای نوشتن برنامه‌‌‌‌هایی که قادر به chat کردن اتوماتیک باشند) اما هنوز هیچ ماشینی موفق به گذر از چنین تستی نشده است.

   همانگونه که مشخص است، این تست نیز کماکان دو پیش فرض اساسی را در بردارد:
1ـ نمونه کامل هوشمندی انسان است.
2ـ مهمترین مشخصه هوشمندی توانایی پردازش و درک زبان طبیعی است.   درباره نکته اول به تفصیل تا بدین جا سخن گفته ایم؛ اما نکته دوم نیز به خودی خود باید مورد بررسی قرارگیرد. این که توانایی درک زبان نشانه هوشمندی است تاریخی به قدمت تاریخ فلسفه دارد. از نخستین روزهایی که به فلسفه(Epistemology) پرداخته شده زبان همیشه در جایگاه نخست فعالیت‌های شناختی قرار داشته است. از یونانیان باستان که لوگوس را به عنوان زبان و حقیقت یکجا به کار می‌بردند تا فیلسوفان امروزین که یا زبان را خانه وجود می‌دانند، یا آن را ریشه مسائل فلسفی می‌خوانند؛ زبان، همواره شاُن خود را به عنوان ممتازترین توانایی هوشمندترین موجودات حفظ کرده است.   با این ملاحظات می‌توان درک کرد که چرا آلن تورینگ تنها گذر از این تست متظاهرانه زبانی را شرط دست‌یابی به هوشمندی می‌داند.   تست تورینگ اندکی کمتر از نیم‌قرن هوش مصنوعی را تحت تاُثیر قرار داد اما شاید تنها در اواخر قرن گذشته بود که این مسئله بیش از هر زمان دیگری آشکار شد که متخصصین هوش مصنوعی به جای حل این مسئله باشکوه ابتدا باید مسائل کم‌اهمیت‌تری همچون درک تصویر (بینایی ماشین) درک صوت و… را حل کنند.به این ترتیب با به محاق رفتن آن هدف اولیه، اینک گرایش‌های جدیدتری در هوش مصنوعی ایجاد شده‌اند.   در سال‌های آغازین AI تمرکز کاملاً برروی توسعه سیستم‌هایی بود که بتوانند فعالیت‌های هوشمندانه(البته به زعم آن روز) انسان را مدل کنند، و چون چنین فعالیت‌هایی را در زمینه‌های کاملاً خاصی مانند بازی‌های فکری، انجام فعالیت‌های تخصصی حرف‌های، درک زبان طبیعی، و…. می‌دانستند طبیعتاً به چنین زمینه‌هایی بیشتر پرداخته شد.

   در زمینه توسعه بازی‌ها، تا حدی به بازی شطرنج پرداخته شد که غالباً عده‌ای هوش مصنوعی را با شطرنج همزمان به خاطر می‌آورند. مک‌کارتی که پیشتر اشاره شد، از بنیان‌گذاران هوش مصنوعی است این روند را آنقدر اغراق‌آمیز می‌داند که می‌گوید:
   «محدود کردن هوش مصنوعی به شطرنج مانند این است که علم ژنتیک را از زمان داروین تا کنون تنها محدود به پرورش لوبیا کنیم.» به هر حال دستاورد تلاش مهندسین و دانشمندان در طی دهه‌های نخست را می‌توان توسعه تعداد بسیار زیادی سیستم‌های خبره در زمینه‌های مختلف مانند پزشکی عمومی، اورژانس، دندانپزشکی، تعمیرات ماشین،….. توسعه بازی‌های هوشمند، ایجاد مدل‌های شناختی ذهن انسان، توسعه سیستمهای یادگیری،…. دانست. دستاوردی که به نظر می‌رسد برای علمی با کمتر از نیم قرن سابقه قابل قبول به نظر می‌رسد.

افقهای هوش مصنوعی   در 1943،Mcclutch (روانشناس، فیلسوف و شاعر) و Pitts (ریاضیدان) طی مقاله‌ای، دیده‌های آن روزگار درباره محاسبات، منطق و روانشناسی عصبی را ترکیب کردند. ایده اصلی آن مقاله چگونگی انجام اعمال منطقی به وسیله اجزای ساده شبکه عصبی بود. اجزای بسیار ساده (نورون‌ها) این شبکه فقط از این طریق سیگنال های تحریک (exitory) و توقیف (inhibitory) با هم درتماس بودند. این همان چیزی بود که بعدها دانشمندان کامپیوتر آن را مدارهای (And) و (OR) نامیدند و طراحی اولین کامپیوتر در 1947 توسط فون نیومان عمیقاً از آن الهام می‌گرفت.    امروز پس از گذشته نیم‌قرن از کار Mcclutch و Pitts شاید بتوان گفت که این کار الهام بخش گرایشی کاملاً پویا و نوین در هوش مصنوعی است.   پیوندگرایی (Connectionism) هوشمندی را تنها حاصل کار موازی و هم‌زمان و در عین حال تعامل تعداد بسیار زیادی اجزای کاملاً ساده به هم مرتبط می‌داند.   شبکه‌های عصبی که از مدل شبکه عصبی ذهن انسان الهام گرفته‌اند امروزه دارای کاربردهای کاملاً علمی و گسترده تکنولوژیک شده‌اند و کاربرد آن در زمینه‌های متنوعی مانند سیستم‌های کنترلی، رباتیک، تشخیص متون، پردازش تصویر،… مورد بررسی قرار گرفته است.

   علاوه بر این کار بر روی توسعه سیستم‌های هوشمند با الهام از طبیعت (هوشمندی‌های ـ غیر از هوشمندی انسان) اکنون از زمینه‌های کاملاً پرطرفدار در هوش مصنوعی است.    الگوریتم ژنیتک که با استفاده از ایده تکامل داروینی و انتخاب طبیعی پیشنهاد شده روش بسیار خوبی برای یافتن پاسخ به مسائل بهینه سازیست. به همین ترتیب روش‌های دیگری نیز مانند استراتژی‌های تکاملی نیز (Evolutionary Algorithms) در این زمینه پیشنهاد شده اند.    دراین زمینه هر گوشه‌ای از سازو کار طبیعت که پاسخ بهینه‌ای را برای مسائل یافته است مورد پژوهش قرار می‌گیرد. زمینه‌هایی چون سیستم امنیتی بدن انسان (Immun System) که در آن بیشمار الگوی ویروس‌های مهاجم به صورتی هوشمندانه ذخیره می‌شوند و یا روش پیدا کردن کوتاه‌ترین راه به منابع غذا توسط مورچگان (Ant Colony) همگی بیانگر گوشه‌هایی از هوشمندی بیولوژیک هستند.   گرایش دیگر هوش مصنوعی بیشتر بر مدل سازی اعمال شناختی تاُکید دارد (مدل سازی نمادین یا سمبولیک) این گرایش چندان خود را به قابلیت تعمق بیولوژیک سیستم‌های ارائه شده مقید نمی‌کند.   CASE-BASED REASONING یکی از گرایش‌های فعال در این شاخه می‌باشد. بعنوان مثال روند استدلال توسط یک پزشک هنگام تشخیص یک بیماری کاملاً شبیه به CBR است به این ترتیب که پزشک در ذهن خود تعداد بسیار زیادی از شواهد بیماری‌های شناخته شده را دارد و تنها باید مشاهدات خود را با نمونه‌های موجود در ذهن خویش تطبیق داده، شبیه‌ترین نمونه را به عنوان بیماری بیابد.   به این ترتیب مشخصات، نیازمندی‌ها و توانایی‌های CBR به عنوان یک چارچوب کلی پژوهش در هوش مصنوعی مورد توجه قرارگرفته است.

   البته هنگامی که از گرایش‌های آینده سخن می‌گوییم، هرگز نباید از گرایش‌های ترکیبی غفلت کنیم. گرایش‌هایی که خود را به حرکت در چارچوب شناختی یا بیولوژیک یا منطقی محدود نکرده و به ترکیبی از آنها می‌اندیشند. شاید بتوان پیش‌بینی کرد که چنین گرایش‌هایی فرا ساختارهای (Meta –Structure) روانی را براساس عناصر ساده بیولوژیک بنا خواهند کرد.

1- Jon Mccarthy
2-NP-Complete Problems
3-Von Neumen
4-Artificial Intelligence Markup Language

برگرفته از سایت www.srco.ir


  
  

بشر، سالیان متمادی بدون داشتن وسیلة محاسباتی زندگی می‌کرد و انگشتان دستانش، تنها وسیله محاسباتی او را تشکیل می‌داد. بالا بودن قدرت تفکر انسان در مقایسه با حیوان، سبب گردیده که هیچگاه به امکانات محدود خود اکتفا نکند و همواره درصدد یافتن راه‌هایی برای توسعه و تکامل این امکانات باشد.
با توسعه و پیشرفت فناوری‌های نوین در کشورهای مختلف، به خصوص در کشورهای پیشرفته و به دنبال آن انفجار اطلاعات در تمام بخش‌های مختلف جوامع، پاسخگویی با شیوه‌های سنتی دیگر جوابگوی انسان‌ها در زمینه انتقال سریع اطلاعات نبوده و لذا نیاز به شیوه‌های جدیدتر به شدت احساس می‌شد. با ورود کامپیوتر (رایانه)، دگرگونی عظیمی در امر انتقال و بازیابی اطلاعات به وقوع پیوست. در واقع می‌توان به کارگیری رایانه را سومین تحول عظیم بعد از پیدایش خط - کتابت و اختراع چاپ دانست. 
در چند سال اخیر، رشد شتابان فناوری اطلاعات و به دنبال آن توسعه شبکه‌های ارتباطی، افق‌های تازه‌ای در پیشبرد تحقیقات علمی، صنعتی، پزشکی و کشاورزی پدید آورده است. هر چند که شکل نهایی نهادهایی که از این دگرگونی بر خواهند خواست، هنوز نامعلوم است. 
قدرت سحرآمیز شبکه‌های اطلاعاتی و توزیع آنها در گستره این کره خاکی، دگرگونی‌های بنیادی را در ساختار نظام تحقیقات، توسعه و آموزش ایجاد کرد. این امر در کشورهای پیشرفته صنعتی که از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند، به خوبی ملموس است. 
بر این اساس، می‌توان اظهار داشت که در آستانه قرن دانش و اطلاعات، هر نوع برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری و در مجموع هر نوع فعالیت حیاتی معقول، بدون کاربرد اطلاعات (به روز) و سازماندهی اطلاعاتی بر مبنای فناوری‌های جدید در امر اطلاع‌رسانی، امری به دور از واقعیت‌های جامعه جهانی یا به عبارت دیگر "دهکده جهانی " خواهد بود. در عصر فنون جدید تبادل اطلاعات، هر نوع فعالیت ارتباطی به منزله یک سرمایه ملی و در حکم پشتوانه‌ایی برای نیل به اهداف برنامه‌های توسعه و نهایتا استقلال و خودکفایی کشورها محسوب می‌شود، بنابراین باید پذیرفت که بزرگراه‌های اطلاعاتی زمینه‌ساز بستری مناسب برای توسعه کشورها هستند و جوامعی که از این امکانات محرومند، عملا قدرت مانور تجاری و علمی خود را تا حد قابل توجهی محدود می‌بینند. 
بدون شک سرویس‌های خدماتی و ارتباطی نوین و به دنبال آن جهانی شدن تجارت و بازرگانی، فعالیت‌هایی مانند شناسایی شرکای تجاری، برقراری ارتباط با خریداران و فروشندگان، معرفی محصولات و خدمات جدید، دستیابی به بازارها و منابع تهیه و تامین کالا با کارایی بیشتر و در عین حال کاربرد هزینه کمتر را امکان‌پذیر ساخته است. در این راستا، مصرف‌کنندگان این مجموعه عظیم و گسترده در برابر اطلاعاتی که از طریق کابل نوری بر روی صفحه تلویزیون و یا مانیتورشان ظاهر می‌شود، حالت انفعالی و گیرندگی صرف ندارند، بلکه می‌توانند با توجه به امکاناتی که نرم‌افزارهای این مجموعه غیر قابل توصیف برای‌شان فراهم می‌آورند، انواع و اقسام حالت‌ها را در نحوه دریافت و استفاده بهینه از اطلاعات به عمل آورند. هر چند که برخی از این اطلاعات تغییرات قابل توجهی در سطوح مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگی و همچنین در روح و روان افراد بوجود آورده است و حساسیت‌هایی را از سوی دولت‌ها، برخی گروه‌های خاص، انجمن‌های مختلف، گروه‌های دینی و اخلاقی و بالاخره خانواده‌ها به دنبال داشته است. 
اهمیت شبکه‌های اطلاعاتی تا آنجا پیش رفته است که امروزه، بسیاری از دولت‌ها، کاربران را موظف به پرداخت پول و مالیات نموده‌اند. 
اما در همین راستا، این سؤال مطرح می‌شود بزرگراه‌های اطلاعاتی چه چیزی را با خود حمل می‌کنند که مردم برای دریافت آن باید پول و مالیات نیز بپردازند؟ پاسخ این است؛ "مهم‌ترین کالای قرن بیست‌ویکم یعنی اطلاعات ". بدون تردید فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از هر چیز دیگر در اقتصاد ملی و جهانی تاثیر فراوانی گذاشته است. توسعه شبکه‌های اطلاعاتی، نه تنها " اقتصاد اطلاعاتی"را حاصل نموده، بلکه از زاویه دیگر ، دگرگونی اطلاعات زیرساخت‌های ارتباطی مهمی را در نقاط دور و نزدیک جهان به ویژه در آسیای جنوب شرقی امکان‌پذیر ساخته است، تحصیل چنین اطلاعاتی جنبه استراتژیکی اقتصادی پیدا کرده و این امر باعث شده است، خود اطلاعات به صورت یک کالای اقتصادی مورد داد و ستد قرار گیرد. 
از سوی دیگر شاهراه‌های ارتباطی این امکان را حاصل نموده که با استفاده از وسایل ارتباطی، رفت‌وآمد به مراکز کار تقلیل یافته و در عین حال با احداث خدمات اطلاعاتی در شئونات مختلف زندگی، مشاغل و کارهای جدید فزونی یابند و به استخدام و جذب نیروی انسانی کمک شود. 
با توجه به آنچه گفته شد، روشن می‌شود که در آینده ماهیت اشتغال، تفریح، آموزش فرهنگ و همچنین زمان و مکانی که به آن‌ها اختصاص می‌دهیم دگرگون خواهد شد. ارتباط با خط و کتاب، ماهیت فراگیری، آموزش و پرورش (چه برای مدرس و چه برای دانشجو)، همچنین شیوه تبلیغات و مبادلات شخصی، حرفه‌ای و علمی و بالاخره نحوه سیاست و فرهنگ جامعه، در این گذر زمان تغییر خواهند کرد. یعنی همه چیز، از کسب علم تا اعمال قدرت دگرگون می شود. اما هیچ‌کس نمی‌تواند از پیش، تاثیر این تغییرات را بر کردار و رسوم، یا روابط میان افراد، گروه‌ها و فرهنگ ملل تعیین کند. همان‌گونه که هنگام رایج شدن صفحه گرامافون و رادیو، ادیسون و مارکونی قادر به پیش‌بینی موارد استفاده آن‌ها نبودند. 
بنابراین در جهان کنونی، هر حادثه اقتصادی – اجتماعی و هر تحول علمی – فرهنگی بر زندگی همگان موثر است و در دنیایی که ارتباط تنگاتنگ و سرنوشت مشترک اعضا روز به روز به یکدیگر نزدیک می‌شود، دسترسی شبکه‌های اطلاعاتی در همه زمینه‌ها ضروری است . هیچ کس از اطلاعات بی‌نیاز نیست و ارتباطات گسترده اعضا جامعه بشری چنان است که بدون اطلاعات نمی‌توان در این جهان گام برداشت . گسترش شبکه‌های اطلاع‌رسانی در حقیقت گامی است برای پیوستن به ارتباطات جهانی و پیش از آن گامی است بلند در راه دستیابی به توسعه.


  
  

ارتباط بین تجارت و تکنولوژی دیر زمانی است که وجود داشته و ادامه دارد. در واقع، یک پیشرفت تکنیکی باعث رونق تجارت شد و آن هم ساخت کشتی بود. در حدود 2000سال قبل از میلاد، فینیقیان تکنیک ساخت کشتی را بکار بردند تا از دریا بگذرند و به سرزمین‌های دور دست یابند. با این پیشرفت، برای اولین بار مرزهای جغرافیایی برای تجارت باز شد و تجارت با سرزمین‌های دیگر آغاز گشته و روشهای خلاقانه‌ای بصورتهای گوناگون به آن اضافه شد تا امروز که یکی از محبوبترین روشهای تجارت خرید اینترنتی در دنیای وب است. شما می‌توانید در زمانهای پرت، در هر زمان و مکان حتی با لباس خواب می‌توانید اینکار را بکنید. به معنای واقعی هر کسی می‌تواند صفحه اینترنتی خود را ساخته و کالاهای مورد نیازش را در آن ارایه دهد. البته تاریخچه تجارت الکترونیک با تاریخچه اختراعات قدیمی مثل کابل، مودم، الکترونیک، کامپیوتر و اینترنت پیوند خورده‌است. تجارت الکترونیک به شکل کنونی در سال 1991 محقق شد. از آن زمان هزاران هزار کسب و کار و تجار وارد این دنیا شده‌اند. در ابتدا تجارت الکترونیک به معنای فرایند انجام اعمال تراکنش الکترونیکی مورد نظر را انجام دادن بود. درواقع تجارت الکترونیک برای اسان سازی معاملات اقتصادی به صورت الکترونیک تعریف شد. استفاده از این فناوری مانند Electronic Data Interchange (EDI)تبادل الکترونیکی اطلاعات وElectronic Funds TRANSFER (EFT) انتقال الکترونیکی سرمایه، که هر دو در اواخر 1970 معرفی شده‌اند. و به شرکتها و سازمان‌ها اجازه ارسال اسناد الکترونیکی را داد. و اجازه تجارت کردن با ارسال اسناد تجاری مثل سفارشهای خرید یا فاکتورها را به صورت الکترونیکی، می‌دهد. با رشد و پذیرش کارت اعتباری،(ATM) Automated teller machine ماشین تحویلدار خودکار و تلفن بانک در دهه 1980 باعث فرم گیری تجارت الکترونیک شد. نوع دیگر تجارت الکترونیک سیستم رزرواسیون هواپیمایی بوسیله Sabre در امریکا و Travicom در بریتانیا، ارایه شده‌است. از دهه 1990 به بعد تجارت الکترونیک شامل اضافاتی مثل enterprise resource planning system (ERP) سیستمبرنامه ریزی منابع سرمایه، data mining داده کاوی، data warehousing انبار داده شده‌است. در 1990، Tim Bermers-lee مرورگر وب جهان گسترده را اختراع کرد و شبکه ارتباطی اکادمیک را به سیستم ارتباطی هرروز و برای هر شخص در جهان وسیع دگرگون ساخت که اینترنت یا www خوانده می‌شود. سرمایه‌گذاری تجاری بروی اینترنت بخاطر کافی نبودن سرمایه‌گذاری کاملاً محدود شده بود. اگر چه اینترنت محبوبیت جهانی گسترده‌ای در حدود 1994 با استفاده از مرورگر وب Mosaic پیدا کرده بود. معرفی پروتکلهای امنیتی و DSL (اشتراک خط دیجیتال) که ارتباط مستمر را با اینترنت را اجازه می‌داد حدود 5 سال طول کشید.. البته در سال 2000 بحران The dot-com bust باعث برشکستگی خیلی از شرکت‌های تجاری بزرگ و نتایج ناگواری را بوجود اورد، باعث بازبینی قوانین و افزایش مزایا و امکانات تجارت الکترونیک کردند و تا انتهای سال 2000، خیلی از شرکتهای تجاری امریکایی و اروپایی سرویس هایشان را از طریق اینترنت ارایه دادند. از ان موقع مردم به کلمه‌ای به عنوان تجارت الکترونیک با توانایی خرید کالاهای گوناگون از طریق اینترنت با استفاده از پروتکل‌های امنیتی و سرویس‌های پرداخت الکترونیکی که در ان مشارکت کردند، اشنا شدند. واز این زمان رقابت شدید بین شرکت‌ها و سازمانها شدت گرفتو با گذشت زمان هم اینرقابت تنگتر شده‌است. جالب این که تا پایان سال 2001 بیش از 220 بیلیون دلار معاملات مالی توسط صدها سایت تجاری بر روی اینترنت انجام پذیرفته‌است و در همین سال مدل تجارت الکترونیک B2B دارای در حدود 700 میلیارد تراکنش بود. و در سال 2007 سهم تجارت الکترونیک در خرده فروشی کل دنیا 3?4? بوده‌است که انرا در سال 2010، 5?1? اعلام نمودند که این امار رشد سریع این شیوه تجارت کردن را می‌رساند.


  
  
<   <<   101   102   103   104   105      >