1. چرا سیستم های اطلاعاتی؟

1.1 ظهور اقتصاد جهانی (Emergence of Global Economy)

رشد فزاینده اقتصاد کشور آمریکا و سایر اقتصادهای صنعتی در اروپا و آسیا وابسته به واردات و صادرات می باشد. بازرگانی خارجی، شامل واردات و صادات، 25% از کالاها و خدمات آمریکا را تشکیل می دهد. امروزه شرکت های بزرگ کارکردهای اصلی کسب وکار خود مانند طراحی و تولید خود را به کشورهای دیگری منتقل می کنند که بلحاظ هزینه اثربخش تر هستند. امروزه و همچنین در آینده، موفقیت سازمان ها بستگی به توانایی آنان در فعالیت جهانی دارد.

امروزه سیستم های اطلاعاتی (IS)Information Systems قدرت تحلیل و ارتباط را ارائه می دهند و سازمان ها در بازرگانی و مدیریت کسب و کار خود در مقیاس جهانی به آن نیاز دارند. کنترل نمودن سازمان ها با گستره جهانی که شامل ارتباط با عرضه کنندگان و توزیع کنندگان که در 24 ساعت شبانه روز در نقاط مختلف جهان فعالیت می کنند، مدیریت تیم های کاری جهانی، و خدمات رسانی به نیازمندی های محلی و جهانی، چالش اساسی کسب وکاری است که نیازمند پاسخگویی سیستم های اطلاعاتی قوی به آنها است.

1.2 تغییر شکل اقتصادهای صنعتی (Transformation of Industrial Economies)

کشورهای آمریکا، ژاپن، آلمان و سایر قدرت های صنعتی درحال تغییر شکل از اقتصادهای صنعتی بسمت اقتصادهای مبتنی بر اطلاعات و دانش درحرکت هستند و تولید نیز بسمت کشورهای با دستمزد پایین سوق داده شده است. در اقتصادهای مبتنی بر اطلاعات و دانش، دانش واطلاعات عوامل کلیدی در تولید ثروت هستند.

از ابتدای قرن بیستم، کشور آمریکا کاهشی ثابت را در تعداد کارکنان مزارع و کارکنان یقه آبی که در کارخانجات فعالیت می کردند، داشته است (از سال 1900 میلادی، تعداد آنان از 40% به 20% کاهش داشته است). در همین زمان افزایش را در تعداد کارکنان یقه سفید که با استفاده از اطلاعات و دانش، ارزش اقتصادی ایجاد می نمایند، داشته است (از سال 1900 میلادی تعداد آنان از 15% به 70% افزایش داشته است).

1.3 تغییر شکل ساختار کسب و کاری سازمان (Transformation of Business Organizations)

در سازمانهای با ساختار کسب و کار سنتی، سلسله مراتب، تمرکز گرایی، ترتیبات ساختاری متخصصین که وابسته به مجموعه ای از رویه های عملیاتی استاندارد برای ارائه کالاها و یا خدمات انبوه بودند، وجود داشت.

گروه های مدیریتی سنتی بر برنامه ریزی های رسمی، تقسیم بندی مشخص نیروی کار و قوانین رسمی تمرکز داشتند. این در حالیست که مدیریت جدید تمرکز بر تعهدات و شبکه های غیر رسمی برای دستیابی به اهداف، ترتیبات انعطاف پذیر تیم ها و افراد بصورت نیرو های کاری،

و فعالیت مبتنی بر مشتری برای ایجاد هماهنگی میان کارکنان تکیه دارند. مدیران جدید گرایش به دانش، یادگیری، و اجازه تصمیم گیری کارکنان سازمان برای اطمینان از انجام عملیات صحیح سازمان گرایش دارند. فناوری اطلاعات این سبک از مدیریت نوین را امکانپذیر ساخت.

 1.4 ظهور سازمان دیجیتال (Emergence of Digital Firm)

یک سازمان دیجیتال را می توان از ابعاد مختلفی تعریف نمود. یک سازمان دیجیتال سازمانی است که تمامی ارتباط های اصلی کسب و کار سازمان با مشتریان، عرضه کنندگان، و کارمندان بصورت دیجیتال صورت می گیرد. فرایندهای اصلی کسب و کار بوسیله شبکه های دیجیتالی انجام می گیرد که در سراسر سازمان گسترده شده و یا چندین سازمان را بیکدیگر مرتبط می نماید.

چهار سیستم اصلی وجود دارند که سازمان دیجیتال را تعریف می کنند: سیستم های مدیریت عرضه تامین وظیفه خودکار نمودن ارتباط بین عرضه کنندگان و سازمان را بمنظور بهینه نمودن برنامه ریزی، منبع دهی، تولید و ارائه محصولات و خدمات را بهعده دارند. سیستم های مدیریت ارتباط مشتری وظیفه نگهداری و توسعه ارتباط سازمان با مشتریان را بهعده دارند. سیستم های سازمانی سیستم اطلاعاتی با گستره سازمانی را بمنظور هماهنگی فرایندهای داخلی سازمان، یکپارچه سازی داده از تولید و توزیع، فروش، مالی، و منابع انسانی را یکپارچه می سازند. در نهایت سیستم های مدیریت دانش تخصص و دانش سازمانی را ایجاد، جمع آوری، ذخیره و توزیع می نمایند.

قبل از اینکه جایگاه ITC را در کره مورد بررسی قرار دهیم باید ببینیم متغیرهای اصلی اقتصاد کلان کره در چه وضعیتی قرار دارند؟ یکی از متغیرهایی که همیشه مورد بحث است GDP یا همان تولید ناخالص داخلی است. کره در سال 2007 براساس معیار GDP دارای رتبة 13 در جهان بوده و در آسیا رتبه چهارم را داشته و پیش‌بینی می‌شود با این وضعیت تا سال 2020 یکی از سه کشور اول ثروتمند دنیا خواهد بود.
تولید ناخالص سرانة داخلی کشور در سال 1963 نزدیک به یکصد دلار بود که در سال 95 آن را به 10 هزار دلار می‌ر‌سانند و طی 10 سال اخیر مجدداً آن را به 5/2 برابر می‌رسانند یعنی الآن برای سال گذشته GDP سرانه نزدیک به 25 هزار دلار بوده. سهم بخش کشاورزی در GDP 2/3 درصد است.
صنعت نزدیک به 40 درصد، خدمات 57 درصد، نرخ تورم 5/2 درصد در سال 2007، اگر به نرخ تورم اکثر کشورهای دنیا نگاه کنید عموماً همه تک‌رقمی هستند. جمعیت زیر خط فقر هم 2 درصد بوده است. توزیع جمعیت شاغل در بخش کشاورزی 5/7 درصد،‌ بخش صنعت 17 درصد و خدمات 75 درصد،‌ نرخ بیکاری در سال 2007، 2/3 درصد بوده است.
عمدة صنایع در این کشور در این حوزه‌ها مشغول هستند. الکترونیک، اتومبیل، محصولات شیمیایی، کشتی‌سازی، نساجی و صنایع غذایی. 
صادرات این کشور در سال گذشته 372 میلیارد دلار بوده و شرکای عمده‌اش چین با 22 درصد، آمریکا 5/12 درصد، ژاپن 1/7 درصد و هنگ‌کنگ با 5 درصد هستند. واردات این کشور نزدیک به 357 میلیارد دلار است که در سال 2007 شرکای عمده‌اش عبارتند از: چین 18 درصد، ژاپن 16 درصد، کشورهای عربستان سعودی و امارات بعد از آنها قرار می‌گیرند که عمدة‌ واردات به نفت خام برمی‌گردد. به صورت مشخص شاخص کلان رشد اقتصادی طی سال‌های 95 تا 2007 از 5.2 درصد شروع می‌شود و در سال گذشته نزدیک به 5 درصد رشد اقتصادی دارد. درآمد ناخالص ملی از یکصد دلار در سال 1963 شروع می‌شود تا 2006 به 18 هزار دلار می‌رسد و سال گذشته که 25 هزار دلار رقم درآمد ناخالص ملی سرانه‌اش بوده است. 
بالاترین سطح نرخ بیکاری به سال 1998 و 1999 برمی‌گردد به طور مشخص باید گفت بحران مالی سال 1997 مهمترین عامل گسترش بیکاری بوده است به این خاطر نرخ بیکاری به علت نوسانات اقتصادی خیلی بالا بود ولی بعد از سال 2000 آن هم به زیر 4 درصد می‌رسد. نرخ تورم کشور در تمام سال‌های گذشته زیر 5 درصد بوده که برای سال 2007، 5/2 درصد نرخ تورم داشته است. در تمام سال‌های 98 تا 2007 همیشه صادرات بر واردات فزونی داشته و تفاوت صادرات و واردات مازاد تجاری را می‌سازد که در 2007 نزدیک به 15 میلیارد دلار می‌شود.
بعد از اینکه تصویری کلی از متغیرهای اقتصادی کره داشتیم حالا می‌خواهیم ببینیم نقش صنعتIT در اقتصاد رو به توسعة کره چیست؟ طبق آمار در سال‌های 2000 تا 2005 رشد سالانة این صنعت در کره جنوبی نزدیک 5/38 درصد بوده که سهم صادرات IT در سال 2005 از کل صادرات 36 درصد بوده است. شما ا گر صادرات 2005 این کشور را که حدود 379 میلیارد دلار است در 36 درصد ضرب کنید، می‌بینید نزدیک 102 میلیارد دلار فقط سهم صادرات IT این کشور می‌شود که عمدتاً شامل گوشی‌های موبایل، تلویزیون‌های دیجیتال، مانیتورها و غیره می‌شود.
سهم IT از GDP در سال‌های 2000 تا 2005 به طور دقیق‌تر نشان داده می‌شود سهمIT از GDP کل در 2000، 5/9 درصد بوده که در سال 2005 به 15 درصد می‌رسد و در خود بخش یعنی رشد IT در خود بخش 32 درصد در 2000 تا 46 درصد در 2005 بالا می‌رود. نکتة‌جالب اینکه این صنعت نقش بسیاری در تثبیت قیمت‌ها داشته. طی سال‌های 2000 تا 2005 توانسته شاخص CPI یعنی شاخص قیمت مصرف‌کننده را به میزان 22/0 درصد و شاخص قیمت تولیدکننده را به میزان 15/1 درصد کاهش دهد. در صورتی که اگر به آمارهای همین سال‌ها نگاه کنید نرخ CPI نزدیک به 2/3 درصد و شاخص تولیدکننده 8/1 درصد بوده است. 
کل بودجه‌ای که دولت در این بخش صرف می‌کند در سال 2004 بالغ بر 3/2 میلیارد دلار است که از این میزان 30 درصد در خود دولت سرمایه‌گذاری شده است.
یکی از شرکت‌های بسیار قوی و مؤثر در این صنعت سامسونگ است که گفته می‌شود به تنهایی 20 درصد از درآمدهای ارزی ناشی از صادرات فقط مختص اوست.
بخش بعد کل تولیدات فناوری اطلاعات است که طی سال‌های 98 تا 2005 به رقم 233 میلیارد دلار رسیده است و صادرات IT برحسب یکصد میلیون دلار در 2005 به 1023 که درواقع 102 میلیارد دلار می‌شود افزایش پیدا کرده است.
معمولاً وقتی در صنعت IT صحبت می‌شود شاخص‌های رایج را مورد بررسی قرار می‌د هند. براساس شاخص‌های بین‌المللی ICU (اتحادیه بین‌المللی مخابرات) معمولاً سرانه تلفن، موبایل و غیره را لحاظ می‌کند و میزان توسعه‌یافتگی را در آن بخش‌ها مورد بررسی قرار می‌دهند.
نگاه کنید 3 شرکت عمده در تلفن ثابت هستند که شرکت KT به تنهایی 21 میلیون نفر را در 2007 پوشش داده، شرکت هانارو حدود 2 میلیون و شرکت جدید ژاپن حدود 166 هزار نفر روی هم 23 میلیون نفر از خدمات تلفن ثابت استفاده می‌شکنند. 
در موبایل FKT، 21 میلیون نفر مشترک دارد. KTF، 13 میلیون و LVD، 7 میلیون که در مجموع 43 میلیون نفر دارای موبایل هستند. در مورد اینترنت،‌کاربران از سال 1999 رقمشان از 10 میلیون نفر به 31 میلیون نفر در سال 2004 افزایش پیدا می‌کند. نرخ کاربران اینترنتی در یکهزار نفر در سال 2004 به ازای هر یکهزار نفر 70 نفر کاربر اینترنتی هستند. مشترکین اینترنتی که از خدمات استفاده می‌کنند در سال 2003 تقریباً 11 میلیون نفر از یک خدمات استفاده می‌کنند. 
کامپیوتر شخصی در 2004 حدود 16 میلیون،‌کامپیوترهایی که در محیط تجاری استفاده می‌شود 9 میلیون و روی هم 26 میلیون نفر دارای PC هستند. زیرساخت‌های ITC: تلفن در 2004، 22 میلیون نفر، موبایل حدود 31 میلیون نفر و کاربران اینترنت 22 میلیون نفر هستند.
یکی از بحث‌ها مربوط به مقایسة اینترنت پرسرعت در میان چند کشور در سال 2002 است، با وجود اینکه میزان استفاده از اینترنت در کره 70 درصد است هزینة‌ماهانة ADSL اینترنت پرسرعت 30 دلار در ماه است یعنی کمتر از سنگاپور، استرالیا،‌انگلستان،‌آمریکا و هنگ‌کنگ. 
تجارت الکترونیکی از 2000 تا 2003 از 5/4 درصد تا 5/16 درصد رشد داشته و این مبلغ تقریباً در سال 2003 حدود 2 میلیارد دلار می‌شود. تعداد کاربران بهره‌مند از بانکداری آنلاین و موبایل. این رقم تا سال 2004 همیشه سیر صعودی داشته و به مرز 24 میلیون نفر در 2004 رسیده است. بانکداری الکترونیکی رو به افزایش است یعنی افرادی که از اینترنت بانکی استفاده می‌کنند روند فزاینده دارد. کاربرانی که دارای امضای الکترونیک هستند نزدیک به 10 میلیون نفر در سال 2004 است با امضای الکترونیک خرید می‌کردند.
می‌خواهیم ببینیم علل رشد فزایندة IT در سال‌های اخیر در کره چیست؟ در سال 2004 استراتژی که توسط دولت کره دنبال شد و سرمایه‌گذاری بسیار قابل توجهی روی آن کردند استراتژی معروف به IT هشت ضلع بود. این استراتژی در فوریة 2004 با هدف رساندن GDP سرانة این کشور به 30 هزار دلار درآمد سرانه پیش‌بینی شده یعنی تا 2010 بنا دارند به این سهم برسند که رسیده‌اند. 
این استراتژی که گفتم دارای 8 سرویس و 3 زیرساخت و 9 محصول یا دستاورد است که از شرح تفصیلی آن صرفنظر می‌کنم. در حوزة MFCGA اولی تکنولوژی است که دیتا و عکس را به صورت پرسرعت در اختیار همه قرار می‌دهند. دولت در سال 2005 حدود 4 میلیارد دلار در ا ین تکنولوژی خرج کرده بحث wireless که از اینترنت استفاده کرد تازه در ایران شکل می‌گیرد.
نتیجه‌گیری آخری که خدمت دوستان عرض می‌کنم اینکه مطالعه‌ای صورت گرفته توسط 2 اقتصاددان برجستة توکیو که آمدند بررسی کردند از سال 1997 تاکنون اقتصاد کره و ژاپن را که موتور رشد آنها چیست؟ دقیقاً به این نتیجه رسیدند که از دهة 90 به بعد صنعت IT بسیار تأثیرگذار بوده روی اقتصاد این کشور و عمده‌ترین چیزی که شتاب می‌بخشد به اقتصاد کشور فقط و فقط IT است. امیدوارم در کشور ما نیز هرچه سریع‌تر مقدمات و زیربناهای مورد نیاز در این صورت به شکل عالمانه فراهم گردد.

«بیل‌ گیتس‌» در سال‌ 1955 میلادی‌ در شهر «سیاتل‌» امریکا به‌ دنیا آمد. پدرش‌ وکیل‌ و مادرش‌ آموزگار بود. در دوران‌ دبیرستان‌ با رایانه‌ آشنا و به‌ آن‌ علاقه‌مند شد و از 13 سالگی‌ نوشتن‌ برنامه‌های‌ رایانه‌یی‌ را شروع‌ کرد و اولین‌ نرم‌افزار خود را که‌ یک‌ بازی‌ ساده‌ رایانه‌یی‌ بود در همان‌ سن‌ نوشت‌. او این‌ کارها را به‌ همراه‌ دوستش‌ پل‌ آلن‌ انجام‌ می‌داد. پل‌ دو سال‌ از او بزرگتر بود و مهارت‌ خاصی‌ در سخت‌افزار نیز داشت‌. در سال‌ 1973 به‌ دانشگاه‌ هاروارد وارد شد و در آنجا با استیو بالمر از مسئولان‌ فعلی‌ شرکت‌ مایکروسافت‌ آشنا شد.
یک‌ سال‌ بعد در 19 سالگی‌ دانشگاه‌ را ترک‌ گفت‌ تا به‌ همراه‌ دوست‌ دبیرستانی‌اش‌ پل‌ آلن‌ شرکت‌ مایکروسافت‌ را تاسیس‌ کند. در ابتدای‌ راه‌، برنامه‌ زبان‌ بیسیک‌ را ارایه‌ دادند. کار شرکت‌ با 40 کارمند و فروش‌ سالانه‌ 2/4 میلیون‌ دلار آغاز شد. در سال‌ 1980 شرکت‌ با ارایه‌ سیستم‌ عامل‌ برای‌ ریزپردازنده‌های‌ 16 بیتی‌ 8088 اینتل‌ که‌ به‌ سفارش‌ شرکت‌ IBM‌ انجام‌ شد به‌ شهرت‌ و ثروت‌ رسید. یک‌ سال‌ بعد اولین‌ نسخه‌ سیستم‌ عامل‌ WINDOWS از سوی‌ شرکت‌، عرضه‌ شد. در سال‌ 1992 شرکت‌ مایکروسافت‌ با انتشار نسخه‌ 1/3 WINDOWS اولین‌ سیستم‌ عامل‌ گرافیکی‌ را ارایه‌ کرد که‌ قبول‌ عام‌ یافت‌ و این‌ مقبولیت‌ با انتشار نسخه‌های‌ 95، 98، 2000 و XP به‌ اوج‌ رسید، به‌ گونه‌یی‌ که‌ هم‌اکنون‌ بیش‌ از 95 درصد کاربران‌ رایانه‌های‌ شخصی‌ در دنیا از نرم‌افزارها و محصولات‌ مختلف‌ این‌ شرکت‌ استفاده‌ می‌کنند.امروزه‌ مایکروسافت‌ شرکت‌ بزرگی‌ است‌ که‌ سالانه‌ بیش‌ از 25 میلیارد دلار درآمد دارد و 50 هزار کارمند آن‌ در 78 کشور و منطقه‌ در سراسر دنیا مشغول‌ کار هستند. مایکروسافت‌ برای‌ سال‌ جاری‌ میلادی‌ 5/2 میلیارد دلار در امور تحقیق‌ و توسعه‌ هزینه‌ می‌کند.
بیل‌ گیتس‌ به‌ عنوان‌ موسس‌ و رییس‌ شرکت‌ با بیش‌ از 77 میلیارد دلار ثروت‌ سال‌هاست‌ که‌ عنوان‌ ثروتمندترین‌ فرد دنیا را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌. گیتس‌ در سال‌ 1994 ازدواج‌ و با همسرش‌ بنیاد خیریه‌یی‌ با 24 میلیارد دلار سرمایه‌ تاسیس‌ کرد که‌ در امور بهداشت‌ جهانی‌ و آموزش‌ فعالیت‌ می‌کند. او تاکنون‌ دو کتاب‌ منتشر ساخته‌ و در آن‌ نظرات‌ خود را راجع‌ به‌ نحوه‌ اداره‌ شرکتش‌ و نیز فناوری‌های‌ عصر اطلاعات‌ و آینده‌ آن‌ ارایه‌ کرده‌ است‌: در سال‌ 1995 «کتاب‌ جاده‌ پیش‌ رو» و در سال‌ 1999 «کتاب‌ سرعت‌ اندیشه‌».
این‌ کتاب‌ به‌ 25 زبان‌ ترجمه‌ و در 60 کشور جهان‌، منتشر شده‌ است‌. علاوه‌ بر آن‌، او با ملاقات‌ها و مسافرت‌های‌ متعدد و سخنرانی‌ در مجامع‌ مختلف‌ که‌ تفصیل‌ همه‌ آنها در سایت‌ خود او در اینترنت‌ آمده‌ است‌، جزییات‌ افکار و اندیشه‌های‌ خود را به‌ عنوان‌ یکی‌ از تاثیرگذاران‌ عصر دیجیتال‌ ارایه‌ داده‌ است‌.
در این‌ مقاله‌ مجموعه‌یی‌ از افکار و عقاید او در زمینه‌ ویژگی‌های‌ عصر دیجیتال‌، اینترنت‌ شاهراه‌ اطلاعاتی‌، سیستم‌ عصبی‌ دیجیتالی‌، الگوی‌ زندگی‌ و کار شبکه‌یی‌، فناوری‌ اطلاعات‌، شتاب‌ تغییرات‌ در کسب‌ و کار، کارهای‌ دانش‌بر و کارکنان‌ فرهیخته‌، مدیریت‌ دانایی‌ و ابزارهای‌ دیجیتالی‌ مدون‌ و در قالب‌ یک‌ مصاحبه‌ ارایه‌ شده‌ است‌. البته‌ این‌ مصاحبه‌ هیچ‌گاه‌ صورت‌ نگرفته‌ است‌ و تنها به‌ عنوان‌ شکل‌ و قالبی‌ برای‌ تفکیک‌ و تنظیم‌ و عرضه‌ نظرات‌ او در بخش‌های‌ مختلف‌ انتخاب‌ شده‌ و بنابراین‌ گاهی‌ در پاسخ‌ ارایه‌ شده‌ به‌ یک‌ سوال‌، از لابه‌لای‌ کتاب‌ها، سخنرانی‌ها و مقالات‌ او مطالبی‌ استفاده‌ شده‌ است‌. این‌ گفت‌وگو مروری‌ است‌ بر اندیشه‌های‌ «بیل‌ گیتس‌» یکی‌ از معماران‌ برجسته‌ عصر دیجیتال‌. مرد خودساخته‌یی‌ که‌ در 19 سالگی‌ دانشگاه‌ را رها کرد تا شرکتی‌ تاسیس‌ کند که‌ امروزه‌ غول‌ نرم‌افزاری‌ جهان‌ محسوب‌ می‌شود و خود با تصاحب‌ بیشترین‌ ثروت‌ در دنیا بیش‌ از هر فرد دیگری‌ در تاریخ‌ نیز ثروت‌ و افراد ثروتمند آفریده‌ است‌.
? ویژگی‌ «عصر اطلاعات‌» از نظر شما چیست‌؟
اطلاعات‌ یک‌ ابزار جدید کسب‌ و کار است‌ و می‌تواند بسرعت‌ اندیشه‌ جابه‌جا شود و حرکت‌ کند. اگر ویژگی‌ دهه‌ 80 رویکرد به‌ کیفیت‌ و دهه‌ 90 دوران‌ مهندسی‌ مجدد بوده‌، ویژگی‌ دهه‌ 2000 سرعت‌ است‌. شرکت‌های‌ موفق‌ آنانی‌ هستند که‌ اطلاعات‌ به‌ آسانی‌ در آنها جریان‌ دارد. اگر می‌خواهید شرکت‌ تراز اول‌ باشید باید اطلاعات‌ بیشتری‌ به‌ دست‌ آورید و به‌ آن‌ سریعتر عمل‌ کنید. قرن‌ بیست‌ و یکم‌ قرن‌ شتاب‌ خواهد بود و سرعت‌ تغییر، کلید موفقیت‌ کسب‌ و کار در این‌ قرن‌ سرعت‌ اندیشه‌ است‌.
? شما به‌ عنوان‌ موسس‌...
من‌ لفظ‌ «موسس‌» را نمی‌پذیرم‌، زیرا حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ من‌ اول‌ موسس‌ بوده‌ام‌ و سپس‌ یک‌ پدیدآورنده‌ نرم‌افزار. در حالی‌ که‌ من‌ یک‌ مهندس‌ نرم‌افزار هستم‌ که‌ تصمیم‌ گرفتم‌ یک‌ تیم‌ را جمع‌ کنم‌. ما از ابتدا که‌ شرکت‌ را تاسیس‌ کردیم‌ شرکت‌ بزرگ‌ نبود بلکه‌ بسیار ساده‌ بود. تیم‌ در طول‌ زمان‌ رشد کرد و محصولات‌ نرم‌افزاری‌ جدید عرضه‌ کرد. زمانی‌ که‌ من‌ و پل‌، مایکروسافت‌ را تاسیس‌ کردیم‌ صرفا به‌ کار نرم‌افزار پرداختیم‌ البته‌ پل‌ از من‌ واردتر بود و چه‌ بسا می‌خواست‌ یک‌ شرکت‌ سخت‌افزار داشته‌ باشیم‌. در این‌ زمینه‌ ما بحث‌های‌ زیادی‌ با هم‌ داشتیم‌. این‌ فکر را با پل‌ از دوران‌ دبیرستان‌ داشتیم‌. من‌ به‌ پل‌ گفتم‌ ریزپردازنده‌ اینتل‌ 8088 به‌ اندازه‌ کافی‌ قدرتمند نیست‌ و بنابراین‌، ما باید شرکت‌ را راه‌اندازی‌ کنیم‌. بعد از یک‌ سال‌ و نیم‌ کار پیاپی‌ به‌ عنوان‌ اولین‌ محصولمان‌ BASIC را نوشتیم‌. در سال‌ 1983 به‌ فکر افتادم‌ هیات‌ مدیره‌یی‌ از افراد برجسته‌ و خبره‌ بگمارم‌ و از مشورت‌های‌ آنها استفاده‌ کنیم‌. Towne را به‌ عنوان‌ اولین‌ رییس‌ مایکروسافت‌ آوردیم‌ و به‌ مرور افراد مستعد را جذب‌ کردیم‌. پس‌ از آن‌ Jon Shirley را آوردیم‌ که‌ کار تیمی‌ را بخوبی‌ بلد بود و به‌ کسب‌ و کار علاقه‌ داشت‌.پس‌ به‌ نظر می‌رسد شرکت‌ کاملا متکی‌ به‌ شما باشد.
نه‌ کاملا، من‌ از جوانترین‌ مدیران‌ عاملی‌ هستم‌ که‌ می‌توانید در شرکت‌ها سراغ‌ بگیرید. تغییر مدیرعامل‌ معمولا یک‌ انتقام‌ توام‌ با خطر برای‌ سازمان‌ است‌. اما من‌ سعی‌ کرده‌ام‌ سیستمی‌ پدید آورم‌ که‌ متکی‌ به‌ فرد نباشد. دارایی‌ حقیقی‌ شرکت‌ ما کارکنان‌ ماست‌. باید به‌ کارکنان‌ اجازه‌ داد وظایف‌ و کارهایشان‌ را بخوبی‌ مدیریت‌ کنند.
? امروز شما چه‌ کار می‌کنید؟
من‌ در مقام‌ رییس‌ شرکت‌ بیشتر درصدد جذب‌ و به‌ کارگیری‌ افراد نخبه‌، بستن‌ قراردادهای‌ جدید و فروش‌ نرم‌افزار هستم‌، استخدام‌ افراد باهوش‌ از همان‌ ابتدا مهمترین‌ نکته‌ برای‌ ما بوده‌ است‌. بسیار تلاش‌ کرده‌ایم‌ که‌ افراد متناسب‌ با فرهنگ‌ سازمانی‌ خود را پیدا و جذب‌ کنیم‌.
? فکر می‌کنید چه‌ وقت‌ رشد مایکروسافت‌ به‌ انتها می‌رسد؟
ما براساس‌ رویکرد درازمدت‌ خود معتقدیم‌ این‌ کسب‌ و کار به‌ صورت‌ سیکلی‌ جلو می‌رود. یعنی‌ فراز و نشیب‌ دارد. ما به‌ کسب‌ سود خود مطمئن‌ هستیم‌ البته‌ تولید نرم‌افزارهای‌ برتر سود بیشتری‌ دارد. تنها سوال‌ این‌ است‌ که‌ چگونه‌ رهبری‌ خود را در تولید و عرضه‌ نرم‌افزار حفظ‌ کنیم‌. ما نسبت‌ به‌ توانایی‌ خود در این‌ زمینه‌ اطمینان‌ داریم‌، ما یک‌ شرکت‌ با آینده‌ غیرقابل‌ باور هستیم‌.
? فکر می‌کنید روزی‌ مایکروسافت‌ از بین‌ برود؟
بی‌تردید روزی‌ فرا خواهد رسید که‌ ستاره‌ بلندپروازی‌، گوی‌ کسب‌ و کار را از دست‌ مایکروسافت‌ برباید. تنها امید من‌ آن‌ است‌ که‌ آن‌ روز 50 سال‌ دیگر باشد نه‌ 2 یا 5 سال‌ دیگر.